یاداشت های روانشناسی

دین و ادیان بزرگ

پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۵۶ ق.ظ | Fateme Hamdi | ۰ نظر

 


دریافتبسم الله الرحمن الرحیم 

دین و مذهب ها 

در این جا می خواهیم به دین و مفهوم آن و شناخت آن ودیدگاه های

مختلف در باره مفهوم و چگونگی آن بپردازیم و همانطور که میدانید

هر انسانى که با اکسیر دین کام خویش را نواخته و جان خویش را پرداخته، دائما دلهره آن را دارد که مبادا حیات خویش را به گونه‏اى سامان بخشد که از برکات و خیرات دین محروم گردد، از این رو، مایل است که مفهوم دین را بشناسد تا متناسب با آن، از دین متوقع شود و هماهنگ با آن هدایتها به حیات جمعى و فردى خویش نظام بخشد. با توجه به چنین اوضاع و احوالى است که ارزش و منزلت واژه‏شناسى دین بیشتر آشکار مى‏شود و معلوم مى‏گردد که در این جا ما به شناخت دین به نحو سیستماتیک، منظم و پى‏گیر، بیش از آن که بخواهد به انگیزه انجام یک تحقیق آکادمیک صرف صورت گیرد، امرى است که از سر درد و نیاز دینى و شور و نشاط ایمانى سرچشمه مى‏گیرد. الف) عدم توافق مشترک بدون تردید، واژه «دین» در ردیف آن دسته از مفاهیمى قرار دارد که همواره در میدان آرا و نظرات گوناگون صاحب‏نظران قرار داشته است(2)؛ ولى به دست آوردن یک توافق مشترک در باره آن بسیار مشکل، بلکه محال است. از این رو، عده‏اى از محققان آن را قابل تعریف نمى‏دانند.(3) رابرت ا.هیوم در کتاب ادیان زنده جهان، تعبیر زیبا و دقیقى دارد. او مى‏گوید: «دین به اندازه‏اى ساده است که هر بچه عاقل و بالغ و یا آدم بزرگ مى‏تواند یک تجربه دینى حقیقى داشته باشد و به اندازه‏اى جامع و پیچیده است که براى فهم کامل و بهره‏گیرى تام از آن نیازمند تجزیه و تحلیل مى‏باشد.»(4) شبیه همین تعبیر در دایرة المعارف دین نیز آمده است. در آنجا مى‏نویسد: «شاید هیچ کلمه‏اى غیر دین نباشد که همواره و آشکارا خیلى صاف و ساده به کار رود؛ ولى در واقع، نمایانگر نگرشهایى باشد که نه فقط بسیار متفاوتند، بلکه گاه مانعة الجمع‏اند.»(5) این که چنین تفاوت دیدگاههایى ریشه در چه دارد، مطلبى قابل تحقیق و مهم است که از محدوده موضوع ما خارج است؛ ولى به هر حال، همین عدم توافق و وجود آراى متعدد، از سویى مى‏تواند بیانگر اهمیت والاى موضوع و نقش فوق العاده حساس آن باشد و از سوى دیگر، روشنگر وجوه و ابعاد متمایز مسائل و امورى باشد که به نحوى در قلمرو مفهوم دین قرار مى‏گیرد. یکى از نویسندگان غربى درباره فراوانى و تعدد تعاریف در آن سرزمین مى‏گوید: «در غرب طى روزگاران، آن قدر تعریفات فراوان از دین پدید آمده است که حتى ارائه فهرست ناقصى از آن غیر ممکن است.»(6) «دین به اندازه‏اى غنى و فراگیر مى‏باشد که جنبه‏هاى متفاوت آن، کاملاً بحق، براى طبایع مختلف به گونه‏هاى متفاوتى مهم جلوه مى‏کند.»(7) درباره حساسیّت نقش دین یکى از همین نویسندگان مى‏گوید: «دین، هم کهن‏ترین و هم نافذترین و اثرگذارترین نهاد اجتماعى بشر است.»(8) به هر حال، باید به این نکته توجه داشت که موضوع «دین» از چنان گستردگى و وسعتى برخوردار است که به طور طبیعى، نمى‏توان از یک بعد و یا منظر خاصى به تحقیق و بررسى آن پرداخت. از همین رو، توجه به تمامى ابعاد آن، روشنگر بسیارى از مسائل خواهد بود. نویسنده ادیان زنده جهان تحت عنوان «برخوردهاى مختلف در مطالعه ادیان» به بعضى از این نگرشها و شیوه‏هاى نظر به دین اشاره کرده است؛ از جمله، برخورد تاریخى، نگرش روان‏شناختى، نظر فلسفى، دیدگاه اجتماعى، برخورد ادبى، برخورد زیبا شناسانه، برخورد اخلاقى، نگرش شخصى و مقایسه تطبیقى ادیان.(9) بدین ترتیب، ارزیابى دیدگاه‏هاى گوناگون و متنوّع، روشن‏کننده وجوه گوناگون موضوع خواهد بود. ب) معناى لغوى دین واژه «دین» در لغت به معناى گوناگون از جمله، جزا، اطاعت، قهر و غلبه، عادت، انقیاد، خضوع، پیروى و مانند آنها آمده است. در قرآن کریم نیز آیاتى وجود دارد که از آنها معناى جزا، شریعت و قانون، طاعت و بندگى استنباط مى‏شود.(10) همین موارد استعمال واژه «دین» در قرآن مى‏تواند به عنوان راهى شمرده شود براى شناسایى و به دست آوردن تعریف دین از دیدگاه اسلام. با این دقت، درخواهیم یافت که «دین عبارت است از اطاعت، گرایش، فرمانبردارى و تسلیم در برابر حقیقت» که در این صورت، با معانى لغوى نیز سازگارى بسیار خواهد داشت. علامه محقق طباطبایى نیز در تفسیر المیزان مى‏نویسد: «لا یدینون دین الحق، اى لا یطیعون: از دین حق پیروى نمى‏نمایند و به آن گرایش ندارند و یا آن را دین حق تلقى نمى‏کنند (اى لا یأخذونه).»(11) «تعریف دین از نظر اسلام را مى‏توان از موارد استعمال واژه «اسلام» در قرآن نیز به دست آورد. «اسلام» نیز به معنى تسلیم و اطاعت است و این از آن جهت است که اسلام به معناى اصطلاحى (دینى که به وسیله محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ابلاغ شده) نیز بشریت را به تسلیم و اطاعت در برابر حقیقت کامل منحصر به فرد دعوت مى‏نماید... این نکته از آیاتى که دین تمامى پیامبران را اسلام معرفى کرده نیز استفاده مى‏شود.»(12) اصحاب معاجم نیز در معانى ریشه لغوى «اسلام» بر مفاهیم تسلیم و خضوع، سلامت و توافق و تلائم تأکید کرده‏اند و این مفاهیم نیز در معناى اصطلاحى «اسلام» اخذ شده است.(13) ج) معناى اصطلاحى دین با توجه به توضیحاتى که داده شد در معناى اصطلاحى «دین» چنین آمده است: «دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.»(14) در تعریف مشابه و متداول(15) دیگرى، «دین برابر است با اعتقاد به آفریننده‏اى براى جهان و انسان و دستورات عملى متناسب با این عقاید.»(16) و در تلخیصى از کلام علامه طباطبایى چنین آمده است: «دین نظام عملى مبتنى بر اعتقاد است که مقصود از اعتقاد در این مورد، تنها علم نظرى نیست؛ هر چند که علم نظرى براى آن نیز ضرورت دارد؛ زیرا علم نظرى به تنهایى مستلزم عمل نیست؛ بلکه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پیروى بر طبق مقتضاى علم قطعى است.»(17) این گونه تعریفها پس از تبیین دیدگاه‏هاى گونه‏گون که در این مورد وجود دارد با دقت بیشترى باید مورد بررسى و ارزیابى قرار گیرد؛ اما اشاره به آن در ایجاد تصور اجمالى موضوع، مفید است. د) دیدگاه متکلمان در بحث از مفهوم دین عمدتا دو گروه «متکلّمان» و «جامعه‏شناسان» هر یک با دلایل گوناگونى به تبیین «دین» پرداخته و از آن تعاریف متفاوت ارائه داده‏اند. متکلّمان از آن حیث که دین و مسائل دینى موضوع علم آنها بود و جامعه‏شناسان و مردم‏شناسان از آن جهت که تأثیر و نقش دین در جوامع و تمدن بشرى و همچنین حضور آن به عنوان یک پدیده اجتماعى قابل توجه بدان نظر کرده‏اند. در تعاریف متکلّمان گاهى «دین بماهو دین» مورد نظر قرار گرفته است؛ مانند آنچه گفته‏اند: «الدین وضع الهى لاولى الالباب، یتناول الاصول و الفروع»؛ دین عبارت از یک نظام الهى است که براى صاحبان خود وضع شده است و مشتمل بر اصول و فروع مى‏باشد.(18) در تعاریفى نیز غایت و اهداف مدّ نظر بوده است؛ مانند آنچه در دائرة المعارف الاسلامیه آمده‏است: «دین وضعى است الهى که صاحبان خرد را به سوى رستگارى در این دنیا و حسن عاقبت در آخرت سوق مى‏دهد.»(19) از جرجانى نیز نقل کرده‏اند که: «دین، قانون و قرارداد الهى است که خردمندان را به سوى قبول آنچه در نزد رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله است، فرا مى‏خواند.»(20) در المیزان نیز ذیل آیه 27 سوره روم مى‏خوانیم: «دین جز قانون زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است.»(21) «دین روش مخصوصى است در زندگى که صلاح دنیا را به گونه‏اى که موافق کمال اخروى و حیات دائمى حقیقى باشد، تأمین مى‏نماید. پس در شریعت باید قانون‏هایى وجود داشته باشد که روش زندگانى را به اندازه احتیاج، روشن سازد.»(22) «دین در عرف قرآن، سنت اجتماعى حاکم بر جامعه مى‏باشد و سنت‏هاى اجتماعى یا دین حق و فطرى است که همان اسلام مى‏باشد یا دین منحرف از راه خدا و تحریف شده است.»(23) در کنار این تعاریف، در بعضى دیگر از تعریفها، اصولاً حیثیت اعتقاد و التزام انسان، مبناى تحلیل و توصیف قرار گرفته است. «دین عبارت است از اقرار به زبان، اعتقاد به پاداش و کیفر در آن جهان و عمل به ارکان و دستورات آن.»(24) ه) دیدگاه‏هاى جامعه‏شناسان درباره تعاریف و دیدگاه‏هاى جامعه‏شناسان و صاحب‏نظران علوم اجتماعى اختلاف نظر و تفاوت مبانى تحلیلى، بیشتر مشاهده مى‏شود. گذرى اجمالى به پاره‏اى از این تعاریف، شاهدى بر کثرت آرا و تفاوت نگرش آنها در مفهوم دین است. 1ـ دیدگاه جامعه شناختى: این تعاریف را مى‏توان چند دسته تقسیم کرد: دسته نخست تعاریفى است که جنبه‏هاى «جامعه شناختى» با وضوح بیشترى در آنها انعکاس یافته و بر مبناى دیدگاه‏هاى جامعه شناختى به موضوع نظر مى‏کنند. به عنوان نمونه، در کتاب فرهنگ جامعه‏شناسى تحت عنوان «دین و مذهب» توضیحات روشنگرى آمده است: «در جامعه‏شناسى مجازا دو تلقى در مورد تعریف دین وجود دارد: اوّلى به پیروى از ا.دورکیم (1912)، آن را از نقطه نظر آثار و وظایف اجتماعى‏اش چنین تعریف مى‏کند: دین دستگاهى از باورها و آداب است، در رابطه با مقدساتى که مردم را به صورت گروه‏هاى اجتماعى به یکدیگر پیوند مى‏دهد. در معنى کردن دین با این تلقّى، بعضى از جامعه‏شناسان مفهوم آن را بسط داده و دین را در بر گیرنده ملیت گرایى نیز به حساب آورده‏اند. نظرگاه ذکر شده، بدین عنوان که بیش از اندازه شاملیت دارد مورد انتقاد قرار گرفته است؛ چرا که تقریبا هرگونه فعالیت همگانى ـ مثلاً مسابقات بیس بال هم ـ مى‏تواند اثرات وحدت بخش بر گروه‏هاى اجتماعى داشته باشد.»(25) از همین جامعه‏شناس فرانسوى تعریف مشابه دیگرى نقل شده است: «دین نظام وحدت‏یافته‏اى است از اعتقادات و اعمال مربوط به اشیاى مقدس ـ یعنى اشیایى که مجزا شده و تحریم گردیده‏اند ـ اعتقادات و اعمالى که همه گروندگان را در جمعیت اخلاقى واحدى که معبد نامیده مى‏شود، وحدت مى‏بخشد.»(26) چنین نگرشى به دین، که همراه با پیدایش رشته‏هاى جامعه‏شناسى و مردم‏شناسى بود، مسبب ورود عوامل اجتماعى، اقتصادى، تاریخى و فرهنگى در تعریف‏سازى، شد و همانگونه که در دایرة‏المعارف دین اشاره شد، «در واقع، بعضى از طرفداران این رشته‏هاى علمى، به تصریح یا تلویح برآنند که تعریف و ماهیت دین از تحلیل ساختارهاى دینى حاصل مى‏گردد.»(27) توجه به نظرات «فویر باخ» نیز در این مورد مى‏تواند گویا باشد. او مذهب را نوعى از خود بیگانگى دانسته و معتقد بود پیشرفت و گسترش شناخت انسان و بازگشت او به خود جبرا باعث منتفى شدن مذهب مى‏گردد و بر این مبنا، در تحلیلى که از مذاهب ارائه مى‏کرد، آن را مولود فعل و انفعالات جامعه و در واقع، ناشى از حالت از خود بیگانگى انسان نسبت به خود مى‏دانست.(28) در این راستا مى‏توان به تعاریف دیگرى از همین متفکران (غربى) اشاره کرد؛ از جمله این که: «دین، در لغت، یعنى همبستگى و در اصطلاح، دلالت بر یک سلسله دغدغه دارد که صاحبان آنها را به یکدیگر پیوند مى‏دهد و بین آنها همبستگى نزدیک پدید مى‏آورد.»(29) یا تعاریفى که بر مبناى انگیزه‏هاى مؤکد بر یک رفتار دینى استوار است: «دین عبارت است از جستجوى جمعى براى یک زندگى کاملاً رضایتمندانه.»(30) تعاریف دیگرى را نیز مى‏توان جزو دیدگاه جامعه شناختى جدید نسبت به دین قرارداد؛ با این وجه تمایز که نقش و تأثیر فرهنگ و الگوى رفتارى در آنها به گونه‏اى چشمگیر وجود دارد. از این نمونه به آنچه در مقاله «دین» در دایرة المعارف دین آمده است، اشاره مى‏کنیم: «دین عبارت است از سازمان‏یابى حیات بر محور ابعاد عمقى تجربه که بر طبق فرهنگ محیط، از نظر صورت، کمال و روشنى فرق مى‏کند.»(31) 2ـ دیدگاه نظرى: دسته دوم از نظریات، مربوط به دیدگاههاى نظرى و مفهومى نسبت به «دین» مى‏باشد که در برخى موارد وجوه تشابهى با برخى از تعاریف متکلّمان دارد که پیشتر نیز بدان اشاره شد. در این دیدگاه‏ها غالبا ابعاد اعتقادى و معرفتى دین مبناى تحلیل قرار گرفته‏اند. در دایرة المعارف دین آمده است که گاهى بعضى تعریفهاى غرب‏پسند دین را با مجموعه اعتقادات، بویژه، اعتقاد به موجود متعالى، برابر گرفته‏اند.(32) ماکس مولر، خاورشناس و دین‏شناس آلمانى، گفته است: «دین کوششى است براى درک آنچه درک نشدنى است و بیان آنچه غیرقابل تقدیر است.»(33) او با تأکید بر جنبه عقلانى مى‏گوید: «دین یک قوه و یا تمایل فکرى است که مستقل از ـ نه على‏رغم ـ حس و عقل، بشر را قادر مى‏سازد که بى‏نهایت را تحت اسامى و اشکال گوناگون درک نماید.»(34) «هربرت اسپنر»، محقق انگلیسى، مانند آگوست کنت فرانسوى که پدیده‏هاى دینى را بر اساس حالات روانى، لغزش‏هاى فکرى و تحول زندگى اجتماعى تبیین مى‏کند، دین را وسیله‏اى براى توضیح راز جهان دانسته است.(35) بعضى نیز گفته‏اند: «دین عبارت از تبیین احساسات قلبى انسان است.»(36) در همین زمینه، مى‏توان به تعریف دیگرى از «ماکس وبر» و بعضى دیگر اشاره داشت که دین را به عنوان «هر مجموعه مفروضى از پاسخهاى محکم و منسجم به معماهاى هستى بشر ـ مانند تولد، ناخوشى یا مرگ ـ که معنایى براى جهان و زندگى به وجود مى‏آورند، تعریف مى‏کند.»(37) در تعریف دیگرى نیز از دایرة المعارف دین، در تمایز مفهومى «دین» و «اخلاق»، دین را متضمن اعتقادات، جهت‏گیرى‏ها و اعمالى دانسته است که بشر را به عوامل فوق طبیعى یا حقایق مقدس و متعالى مربوط مى‏سازد. دین به امرى مى‏پردازد که آن را مسأله تفسیرناپذیرى خوانده‏اند که خود شامل پرسشهاى همیشگى در مورد حقیقت نهایى و هدف جهان طبیعى و نیز معناى مرگ و رنج است.(38) در نهایت، باید تعاریفى را که بر مبناى نظرى و مفهومى، بر جنبه‏هاى اجتماعى دین تأکید دارند نیز، در این دسته جاى داد؛ از جمله، تعابیرى که دین را برابر با آگاهى به متعالى‏ترین ارزشهاى اجتماعى قلمداد کرده‏اند.(39) 3ـ دیدگاه شهودى: دسته سوم تحلیل‏هایى است که از منظر یک دیدگاه شهودى و عاطفى به موضوع «دین» نگریسته و سایر ابعاد آن را در سایه این مبنا مورد توجه قرار داده است. ایمان، شهود و احساس به عنوان شاخه‏هاى اصلى در این دیدگاه‏ها شناخته مى‏شود. تایلر انگلیسى «دین» را ایمان به موجودات روحانى دانسته است.(40) جیمز فریزر نیز در کتاب شاخه‏هاى طلایى، «دین» را عبارت از ایمان به قواى مافوق بشرى تلقى مى‏کند.(41) در اواخر قرن هیجدهم کوششى به عمل آمد که تأکید را در تعریف دین از دیدگاه مفهومى بردارند و بر دیدگاه شهودى و عاطفى صحّه بگذارند. فرید ریش شلایر ماخر آن را به احساس اتکاى مطلق توصیف کرده است. مرادش از اتکاى مطلق، چیزى است در تقابل با سایر احساس اتکاهاى نسبى و جزئى. بدین ترتیب، مى‏توان گفت که در این بینش‏ها بر خلاف دیدگاه نظرى و مفهومى، ریشه دین در «احساس» نهاده مى‏شود و به آن موضوعیت پیدا مى‏کند؛ نه در عقل و قواى عقلى. تحقیق آلمان‏ها در زمینه تاریخ ادیان و علوم فرهنگى، شیوه‏هایى از مفهوم‏سازى دین به وجود آورده است که از رهیافت تنگ میدان و شناختارى صرف کنت، اسپنر و اوب. تایلر بسى فراتر مى‏رود. «فریدریش شلایر ماخر» تأکید ورزیده است که دین ریشه در احساس دارد؛ نه در عقل. در نتیجه، دین باید چیزى فراتر از کوشش ابتدایى در به دست آوردن تصورى از جهان باشد.(42) در بخشى از مقاله «دین»، پس از اشاره به انتقاد منتقدان غربى از تعاریف مفهومى و نظرى محض نسبت به دین به این نکته اشاره شده است که: «در اواخر قرن هیجدهم کوششى به عمل آمد که تأکید را در تعریف دین از دیدگاه مفهومى بردارند و بر دیدگاه شهودى و عاطفى صحّه بگذارند. فرید ریش شلایر ماخر(43) آن را به احساس اتکاى مطلق توصیف کرده است. مرادش از اتکاى مطلق، چیزى است در تقابل با سایر احساس اتکاهاى نسبى و جزئى.از آن زمان به بعد، کسانى بوده‏اند که کوشیده‏اند از تعریفهاى صورى و نظرى محض بگریزند و عوامل تجربى، عاطفى، شهودى و همچنین عوامل ارزش‏گذارانه و اخلاقى را به حساب آورند.»(44) در تعاریف دیگرى از همین دیدگاه، برجنبه‏هاى پرستشى دین یا فرایند ایده‏آل‏سازى متعالى تأکید مى‏گردد: آن منزیس در تاریخ ادیان، «دین» را پرستش قدرتهاى بالا به دلیل نیاز دانسته است.(45) و پروفسور استراتون در روانشناسى حیات دینى، «دین» را کلّ تمایل بشر نسبت به آنچه در نظر او بهترین و یا عظیم‏ترین جلوه را دارد، تعبیر مى‏کند.(46) در تعریف دیگرى، «دین» به معناى زندگى بشر در روابط فوق بشرى‏اش مى‏باشد؛ یعنى رابطه او با قدرتى که بدان احساس وابستگى مى‏کند.(47) 4ـ دیدگاه روان‏شناختى: دسته چهارم را مى‏توان تعاریفى دانست که بر بنیان اصول و قواعد دیدگاههاى روان‏شناختى به تحلیل دین و پدیده‏هاى دینى مى‏پردازد. دایرة المعارف پس از ذکر تأثیر نگرشهاى جامعه‏شناسى در تعریف‏سازى از دین، درباره تأثیر دیدگاه‏هاى روانشناسى به این نکته اشاره مى‏کند که در این منظر، به جاى برداشت‏هایى که بر جنبه‏هاى فکرى، عقلى و اجتماعى تأکید دارند، به برداشت‏هایى که بر تجربه درونى تأکید مى‏ورزند، تکیه مى‏شود.(48) در این نوع تعاریف، تأکید بر امور فردى، منافع شخصى و جنبه‏هاى اخلاقى بیش از هر امر دیگرى کاملاً مشهود است. پروفسور ویلیام جیمز در «انواع تجربه دین»، «دین» را به معناى احساسات، اعمال و تجربیات هر یک از افراد بشر در خلوت خودشان دانسته است.(49) و آلبرت رویه، یکى از مورخان ادیان، «دین» را بیش از هر چیز مبتنى بر نیاز بشر در پى بردن به یک ترکیب هماهنگ بین سرنوشت خودش و عوامل مؤثر مخالف در جهان مى‏داند.(50) مایتو آرنولد نیز دین را به عنوان اخلاقى که در تماس با احساس قرار گرفته، تعریف کرده است.(51) رابرت هیوم گفته است: «از دیدگاه روانشناسى، دین بعضا یک فعالیت فکرى، احساس و یک عمل ارادى است. و سپس دین را چیزى بیش از یک تجربه ذهنى صرف مى‏داند. در تعریفى که خود او از دین ارائه داده، گرچه سعى شده تا به بعضى از جنبه‏ها توجه کند، لکن بعید است بتوان آن را از دیدگاه مذکور و بخصوص قلمرو محور بودن روابط فردى خارج دانست. او مى‏گوید: «دین به عبارت ساده، آن جنبه از تجربیات و از جمله، افکار ـ احساسات و فعالیت‏هاى یک فرد است که به وسیله آن، کوشش مى‏کند در ارتباط با آنچه خود، مقدس و الهى مى‏شمارد، زندگى کند.۰»

 

 

خوب در اینجا اندکی  با مفهوم دین دیدگاه های مختلف اشنا شدیم . 

و در ادامه به آشنایی با چند گروه از ادیان زنده و بزرگ  می پردازیم :

1 . دین اسلام:

 

 

این دین آخرین دین الهی است که خداوند آن را با نبوت حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ «1396 سال» پیش ازاین، برای هدایت بشر فرستاده است. کتاب مقدس این دین «قرآن کریم» می‌باشد که متشکل از «114» سوره است.


اصول عقاید: اصول عقاید این دین عبارت‌ است از: «توحید» یعنی اعتقاد به وحدانیت و یگانگی خداوند. و «نبوت» یعنی اعتقاد به نبوت تمام انبیاء و «معاد» یعنی اعتقاد به قیامت و تمام متعلقات آن. البته «امامت» و «عدل» در نزد مذهب شیعه نیز از اصول دین شمرده می‌شود.


دین اسلام دارای فروع عملی می‌باشد که مهمترین آن‌ها عبارت‌اند از:‌نماز، روزه ماه مبارک رمضان، حج خانه خدا، زکات، خمس، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، تولی و تبری.


از نظر کلامی و اعتقادی دین اسلام به دو مکتب کلامی با زیرمجموعه‌های آن به نام مذهب شیعه و مذهب سنی تقسیم شده است. و از نظر فقهی و فروع عملی پنج مذهب در دین اسلام وجود دارد که عبارت‌اند از: مذهب جعفری و دوازده امامی، مذهب حنفی، مذهب شافعی، مذهب مالکی و مذهب حنبلی.


امروز تقریباً بیش از یک میلیارد نفر که در کشورهای اسلامی و سراسر دنیا به سر می‌برند پیرو دین اسلام هستند.
 

 

2 . دین مسیحیت:

 

 

این دین، قبل از اسلام از طرف خداوند رسمیت داشته است و پیامبر این دین حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ است که به صورت اعجاز از مادرش حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ در (2004) سال پیش از این، متولد گردیده و بعد توسط خداوند به آسمان رفت و به عقیده مسلمین او هنوز زنده است.

کتابی که از طرف خداوند به حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نازل گردیده «انجیل» نام دارد و لکن در مسیحیت امروز که( مسیحیت تحریف شده است) کتاب آن به نام «کتاب مقدس» یاد می‌شود که شامل دو بخش «عهد عتیق و عهد جدید» می‌باشد. عهد عتیق که به زبان «عبری» و «کلدانی» نوشته شده است، همان کتاب مقدس یهودیان است که مشتمل بر 39 کتاب می باشد و عهد جدید که به زبان یونانی نوشته شده مشتمل بر چهار انجیل، مرقس، یوحنا، متی و لوقا و برخی کتاب های دیگر است که در مجموع دارای 27 کتاب می‌باشد.


اصول عقاید: مسیحیت معتقد به تثلیث می‌باشد، حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را پسر خدا دانسته و مجموع مسیح، روح‌القدس و خداوند را، به عنوان پروردگار و معبود می‌پرستند.


شعائر و فروع عملی: در مسیحیت شعائر هفت‌گانه معروف است که عبارت‌اند از: «تعمید»، «تدهین»، «عشای ربّانی»،‌ «اعتراف و توبه» در نزد کشیشان، «ورود به کلیسا» و «تشریفات محتضر». مسحیت دارای سه مذهب می‌باشد که عبارت‌اند از: «کاتولیک»،‌«ارتودکس» و «پروتستان».
 

 

3 . دین یهودی:

 

 

دین یهود نیز از ادیان الهی شمرده می‌شود، و پیامبر آن حضرت موسی ـ علیه السلام ـ است که در سال 1350 ق.م در زمان رامسیس دوم (فرعون) در مصر متولد شده و در زمان پسر رامسیس به پیامبری مبعوث گردیده است.کتاب مقدس این دین که بر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ فرستاده شده است «تورات» نام دارد ولکن فعلاً تورات اصلی وجود ندارد، بلکه کتاب رایج آنان «عهد عتیق» است که در سال «457 ق.م» توسط «عزرا» و جمعی دیگر از یهودیان نوشته شده است.


این کتاب در مجموع دارای «39» کتاب بوده که پنج «سِفر» آن در اول کتاب به نام «تورات» معروف است. فرقه‌های دین یهود عبارت‌اند از: صدوقیان، سامریان، اسنییان، قرائیم و...اکثر اعتقادات دین یهود مبتنی بر خرافات و یک سلسله اساطیر می‌باشد که خودشان ساخته‌اند.

6 . دین هندویی:

 

 

این دین غیر الهی و قدیمی‌ترین دین زنده دنیا می‌باشد. این دین در ابتداء بنام دین ودایی نامیده می‌شده است. کتابهای مقدس دین ودایی یا هندویی عبارت‌اند از: «ریگ ودا» یعنی قطعه‌های حمد و ستایش «سامه ودا»، «یجورودا» و «اتروما ودا» در این مرحله نام خدایان آنان «ایندرا» و «ادونا» بوده و در مرحله دوم که توسط برهمنان در آن تحول ایجاد می‌شود دو کتاب‌ بنامهای «برهمنه‌ها» و «اوپا نیشاد» بر کتاب‌های چهارگانه اضافه می‌گردد و اصول عقایدشان را چنین بیان می‌کنند.


1 . برهمن مبدأ و منتهای عالم است

2. آتمن یعنی روح و گوهر هستی در پس پرده جسم همه موجودات وجود دارد. 3 . اعتقاد به تناسخ.


در دین هندویی سه خدا مورد پرستش قرار می‌گیرد که عبارت‌اند از: «برهما» خدای خلقت، «ویشنو» خدای زندگی و «شیوا» خدای مرگ. دین هندویی معتقد به نظام طبقاتی است و طبقات آنان عبارت‌ است از: برهمن‌ها (روحانیون و اندیشمندان) کشاتریاها (حکام و جنگجویان) وایشیه‌ها (کشاورزان و صنعت‌گران» شودراها (پائین‌ترین طبقه جامعه).
 

 

7 . دین جین:

 

 

این دین غیر الهی بوده و مؤسس آن مهاویرا نام دارد. مهاویرا خودش چیزی نمی‌پرستید، اما پیروانش او را می‌پرستند. متون مقدس آیین جین عبارت‌اند از: اگمه‌ها یعنی فرائض و سیدهانتاها یعنی ذخایر، اصول عقاید دین جین عبارت است از:


1 . عبادت و پرستش مهاویرا 2 . زهد، ریاضت، تواضع و عدم کینه‌جوئی 3 . اجتناب از دوستی. و دشمنی چون به نظر جاینی‌ها دوستی و دشمنی هر دو از صورت‌های وابستگی بشمار می‌آیند.
جاینی دارای دو فرقه مهم می‌باشد: 1 . سپید جامگان (آشوتامبارا) 2 . آسمان جامگان (دیگ امبارا) دین جاینی از محدوده هندوستان به بیرون نتوانسته نفوذ بکند.


 

 

8 . دین بودایی:

 

 

این دین نیز غیر الهی بوده و توسط شخصی به نام «سیدراتا» که بعدها به نام «بودا» معروف گردید در هندوستان تأسیس گردید. دین بودایی نیز مانند دین جین بعد از اینکه بودا خواست در دین هندویی اصلاحات ایجاد کند. به وجود آمده است. بودا نه خودش را پیامبر می‌دانست و نه خدا و نه تجسمی از آلهه پس در دین بودائی در ابتداء هیچ نوع آلهه و یا خالق عالم دیده نمی‌شود، ولی در طول گذشت زمان کم‌کم بودا به عنوان معبود و یک امر مقدس در نزد پیروان او تبدیل گشته است.


دین بودایی امروز در سرزمین سیلان، برمه، کامبوج، تایلند، چین، کره، ژاپن، تبت و مغولستان رائج می‌باشد. فرقه‌های بودایی عبارت‌اند از: هینایانا، مهایانا و لاما.

 

 

 

 

 

منبع:رابرت هیوم  کتاب ادیان زنده جهان 

دایرة المعارف  دین ، نظرات باخ و ماکس وبر در مورد دین 

سایت های :ایسنا و پرتال جامع انسانی و ted.ir

 

  • Fateme Hamdi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی